همچنان که در بخش قبلی عرض نمودم اهمیت وضرورت آشنائی امثال ما با فناوری های نوین از آنجا بیشتر روشن می شود که می بینم دشمنان قسم خورده اسلام ومسلمین و در راس آن استکبار اسلام ستیز متوجه شده اند که جنگ های نظامی آنان را به اهداف شوم وپلیدشنان نمی رساند لذا بر آن شده اند که از طریق سایبری وجنگ نرم به مقابله با جمهوری اسلامی ایران در آیند.
ادامه مطالبی که قول داده بودم تقدیم می شود
خدا در قرآن
نویسنده کتاب کفر آمیز "تولدی دیگر "پس از ذکر توصیف زشت خداوند در تورات ص95 تا99 درباره خدای قرآن چنین اظهار نظر نموده است:
1. خدای قرآن. خدائی است در حد اعلی مطلق و خود کامه که بیرون از او هیچ قانونی، هیچ اراده ای و هیچ واقعیتی وجود ندارد. خدای محمد صرفا در بالای سر آنهاست و از موضع فرمانروای مطلقی با آنان سخن می گوید که هیچوقت از مسند خدائی خودش فرود نمی آید. خدای قرآن کاملاُ با خدای تورات انجیل متفاوت است زیرا در بیرون از این خدا اصولا هیچ واقعیتی و هیچ اختیاری وجود ندارد ص 102
نقد: اعتقاد به آفریدگار توانا به معنی پذیرش حاکمیت اراده او بر سراسر آفرینش است، ولی ویژگی این آفریدگار دانا وتوانا در قرآن آن است که به انسان از هر موجودی دیگری نزدیکتر است « نحن اقرب الیه من حبل الورید» 1 بیشترین ویژگی که در قرآن در رابطه میان خدا و انسان بر آن تأکید شده صفت رحمت و عطوفت و محبت او نسبت به انسان است. این را می توان از تکرار این گونه اوصاف در قرآن و مقایسه با صفات مربوط به خشم او نسبت به انسانهای بد کردار بدست آورد.
2. خداوند به آدمیان حتی در تهیه ساده ترین امور زندگی مثل مسکن و لباس و خوراک خودشان سهمی نداده، زیرا در قرآن گفته است: برای شما لباس تن خلق کرده ایم، خانه ساخته ایم و از آسمان برایتان آب فرو فرستادیم و نخلستانها وتاکستانها آفریدیم! سرانجام هم خداوند بهشت و دوزخ را برایشان مقدر کرده است، افرادی را به درستکاری واداشته وبه بهشت می برد و کسانی را به خطا کاری کشاند تا آنان را مستحق جهنم سازد.
برداشت نویسنده از این آیات نادرست است، زیرا بسیاری از این آیات که به نقش خداوند در دادن مسکن و لباس و خوراک و فرستادن آب از آسمان و... اشاره می کند نقش خداوند را در ایجاد نظام طبیعت و نعمت هایی که با اراده الهی در دسترس انسان قرار گرفته به وی گوشزد کرده است. بدون آنکه نقش انسان را در ساختن خانه وتهیه لباس و خوراک منکر شود یا آنکه وجود عوامل طبیعی را در ریزش باران و رویش گیاهان نفی نماید.
درباره قدرت انتخاب آزاد انسان هم آیات قرآن به این نکته توجه می دهد که همه جهان آفرینش و از جمله هستی انسان و اراده اش آفریده خداوند و تحت قدرت بیکران اوست وانسان تنها به این دلیل قدرت انتخاب دارد که اراده حکیمانه خداوند چنین آزادی را برای او مقدّر نموده است. و به او خاطر نشان ساخته است که اگر در اثر نیکوکاری به بهشت می رود، این تقدیر خداوند عادل است که پایان نیک خواهی را بهشت، وفرجام زشت کاری را جهنم قرار داده است. روشن است که این آیات نه اراده آزاد انسان را نفی می کند نه این حقیقت را که بهشت نتیجه کردار و رفتاری است که او آزادانه بدان دست یازیده است، انکار می کند.
نویسنده خود به آیاتی که به روشنی نکته بالا را بیان می کند اشاره کرده ولی بدون هیچ توضیحی از کنار آن گذشته و درصدد برنیامده تا ارتباط این دو گروه آیات با یکدیگر را فهم کند. وی اعتراف نموده است که قرآن در آیاتی تصریح کرده که خوب وبد آدمیان حاصل اعمال خودشان است و برای آدمی جز آنچه به سعی خود انجام داده حاصلی نیست نجم 29 ویا اینکه در آیه 104 انعام فرموده است: از سوی خدا برای شما آدمیان بینش ها و آگاهی هایی فراهم آمده است. پس کسی که آنها را فراگیرد به رستگاری می رسد و هر کس که آنها را نبیند در خسران باقی می ماند. باید افزود که برخی آیاتی که نویسنده در این قسمت به آنها اشاره کرده است هیچ دلالتی بر مدعای مد نظر وی ندارد.
دیدگاه فروید نسبت به ادیان توحیدی
3. فروید عقیده دارد که آنچه آئین توحیدی یهوه و قوم یهود شناخته شده از مکتب مصری آتون به خاور نزدیک راه یافته است.ص181
بدون تردید سابقه اندیشه توحیدی بسیار بیشتر از آئین یهود است و پیش تر از آن در تاریخ بشریت وجود داشته است. از قرآن استفاده می شود اولین انسانهای هوشمند و دارای فکر در روی زمین بر همین عقیده و باور بوده اند. مسئله قابل تامل در کلام نویسنده این است که آیا می توان وجود سابقه اندیشه توحیدی در سرزمین های مختلف را دلیل بر این گرفت که این اندیشه های توحیدی را پیامبران الهی از همسایگان ویا اقوام دیگر گرفته اند ویا پس از جستجوهایی درتاریخ انسانهای پیشتر، آنرا از نسل های پیشین وام گرفته اند! و آیا می توان با چنین ادعاهایی، ریشه دار بودن اندیشه توحیدی در درون فطرت انسانی را انکار کرد؟
حقیقت این است که برای توجیه و درک ریشه خداپرستی ابراهیم، موسی و عیسی علیهم السلام و دیگر خداپرستان تاریخ نیازی نیست به گذشته های دور باز گردیم، فطرت پاک آنان برای گرایش شان به سوی پروردگار یکتا کافی بوده است. وحی آسمانی هم آنان را مأمور کرده است تا این دعوت درونی را در شکل کاملش به انسانهای دیگر برسانند. دراین باره در آینده بیشتر سخن خواهیم گفت.
طرح مسائل زندگی پیامبر(ص) در قرآن
4. نویسنده این پرسش را پیش آورده است که اگر قرآن پیام آسمانی برای همه مردمان و برای همه دورانهاست، چگونه مسائلی که از لحاظ زمانی و مکانی تنها به امور زندگانی روزمره پیامبر اختصاص دارند در آن مطرح شده است؟ ص 109
یافتن پاسخ این پرسش چندان دشوارنیست. برخی از این گونه آیات که نویسنده به آن اشاره کرده است، گرچه مربوط به زندگی پیامبر بوده ویا در رابطه با شخص ایشان نازل شده است، ولی حاوی رهنمودهایی برای همه انسانها می باشد. مثلا در آیه 53 احزاب گفته است:
« ای مسلمانان اگر از زنان پیامبر چیزی طلب می کنید آن را از ورای پرده بخواهید و سعی نکنید با آنها روبرو شوید که این روش برای پاک ماندن روان و جان شما و آنان بهتر است».
این آیه به عنوان هدایتی عام برای همه انسانها قابل فهم است. دستورات دیگری که در همین آیه و آیه 12 مجادله و51 حجرات آمده است تلاش اسلام وقرآن را برای آموزش آداب اجتماعی به مردم عرب بدوی و نا آشنا با تربیت اجتماعی آن روز نشان می دهد و اهمیت همیشگی این موضوع را در فرهنگ اسلامی روشن می سازد. آیاتی از قرآن هم به همسران پیامبر گوشزد می کند که یا سختی زندگی با پیامبر را تحمل کنید ویا آنکه از او جدا شوید وبه دنبال زندگی مرفه تری بروید1 در جای دیگر به آنان شیوه درست سخن گفتن با مردان را می آموزد و می گوید با مردان با چنان لحن و آهنگ سخن نگوئید که در آنان تمایلات زشت برانگیخته شود.2
دراین آیات نکات مهمی هم درباره روش زندگی ساده پیامبر و لزوم همراهی نزدیکان و منسوبین به ایشان وضرورت رعایت بیشتر اصول اسلامی توسط آنان به عنوان الگو برای دیگر مؤمنان، باز گو شده است. برخی از این آیات به جایگاه ومکانت والای پیامبرو برخی احکامی که خداوند بطور ویژه برای ایشان مقرر کرده است اشاره نموده و مسلمانان را از این احکام مطلع ساخته است. افزودن این نکته می تواند به فهم این بحث کمک کند که قرآن گرچه وحی آسمانی برای همه انسانها در طول تاریخ است ولی در عین حال، نقش راهنمای زندگی اولین نسل مسلمانان تاریخ را هم برعهده داشته و قدم به قدم آنها را در زندگی فردی و اجتماعی و سیاسی شان هدایت کرده است. خداوند به جای آنکه کتابی ویژه برای مسلمانان نخستین در زمان پیامبر و کتابی دیگر برای انسانهای آینده نازل کند. این هر دو را در یک وحی وبا یک زبان جای داده است به گونه ای که هم انسان معاصر پیامبر از هر آیه آن حل مشکل روز و پاسخ سؤال خود را یافته است وهم انسانهای آینده تاریخ با ژرف نگری در این آیات می توانند پاسخ مشکلات زمان خود را از آن بدست آورند.
پرداختن پول به پیامبر(ص)
5. دو آیه مختلف قرآن حکایت از آن دارند که خداوند نخست به پیامبر خود توصیه کرده است که کسانیکه به قصد تبرک به دیدار او می آیند پولی بپردازند تا به مصرف معاش او برسد. ص110
نویسنده در این آیه در دوجا مرتکب اشتباه شده است. زیرا آیه 12 سوره مجادله که آنرا محاجه ذکر کرده است به مؤمنان خطاب می کند که: « اگر می خواهید با پیامبر با درگوشی و به نجوا سخن بگوئید لازم است که قبل از آن مبلغی را به عنوان صدقه به محرومان بپردازید و پس از آن برای نجوا نزد پیامبر بیایید.»
این حکم در حقیقت روشی احترام آمیز برای کم کردن این گونه ارتباطهای خصوصی با پیامبر بوده که درمجالس عمومی با حضور سایر مؤمنان کاری پسندیده به شمار نمی رفته است. نویسنده نجوا و در گوشی سخن گفتن با پیامبر را، به دیدار و ملاقات با پیامبر تفسیر کرده که معنایی کاملا اشتباه است.
وتعجب انگیزتر اینکه نویسنده از پیش خود به انتهای این آیه چنین افزوده است: « مؤمنان این مبلغ را به پیامبر بدهند تا او صرف زندگی شخصی اش کند!» مطلبی که در آیه از این سخن هیچ اثری نیست ، بلکه عکس آن صراحتا در آیات دیگر قرآن اعلام شده است که پیامبر در زندگی هیچ نیازی به کمک ندارد و هیچ مبلغی ومالی را از مسلمانان دریافت نمی کند.
به نظر می رسد نویسنده همین اشتباه را در مورد آیه 103 سوره توبه مرتکب شده است، آنجا که قرآن می فرماید: « ای پیامبر از اموال مردم صدقه بگیر ».زیر هیچ عالم و مفسری تاکنون گمان نکرده است که مقصود این آیه، گرفتن صدقه برای مصرف درزندگی شخصی پیامبر است، بلکه بدون تردید مقصود از صدقه در این آیه مانند آیات فراوان دیگر قرآن، گرفتن زکات و صدقاتی است که باید به مصرف محرومان ومستمندان برسد.
.: Weblog Themes By Pichak :.