سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قال الباقر(ع):

 لمّا   ولدت فاطمه (س) اوحی الله الی ملک فَانطق به لسان مُحمد (ص) فسّماها فاطمه .ثّمُ قال انّی فطمتک بالعلم.

چون فاطمه (س) متولد شد خدا به فرشته ای وحی کرد که به محمد(ص)  بگوید نام او را فاطمه  بگذار  سپس فرمود : من تورا ازجهل گرفتم وبه علم پیوستم...

اصول کافی ج2 ص358

 

 فَطَمَ- فِطاماً فَطْماً الولدَ: فصله عن الرضاع.
در لغت وقتى طفل از شیر گرفته مى‏شود، مى‏گویند: فَطَمَ الولدَ.
«فاطمه وصفى است از مصدر فطم. و فطم در لغت عرب به معنى بریدن، قطع کردن و جدا شدن آمدن است. این صیغه که بر وزن فاعل معنى مفعولى مى‏دهد، به معنى بریده و جدا شده است. فاطمه از چه چیز جدا شده است؟» (1)
در روایات بسیارى به وجه تسمیه‏ى آن حضرت به «فاطمه» اشاره شده است. فاطمه از جهل و پلیدى جدا شده است:
عن الباقر علیه‏السلام قال:... ثم قال:
«إنّی فطمتک بالعلم، و فطمتک عن الطّمت. ثم قال أبوجعفر علیه‏السلام: واللَّه لقد فطمها اللَّه تبارک و تعالى بالعلم و عن الطّمث بالمیثاق.
امام باقر علیه‏السلام فرمودند: خداوند فاطمه‏ى زهراء را از جهل و پلیدى جدا نموده است، لذا «فاطمه» نام گرفته است. ایشان سپس ادامه دادند: به خدا قسم، خداوند در عالم پیمان و عهد (یعنى عالم ذر) فاطمه علیهاالسلام را از جهل و پلیدى جدا کرده است.» (2)
فاطمه از شرّ به دور است.
قال الصادق علیه‏السلام:
«أتدرون أىّ شى‏ء تفسیر «فاطمة»؟ قلت: أخبرنی یا سیدی! قال:
فطمت من الشّر. ثم قال: لولا أن أمیرالمؤمنین علیه‏السلام تزوجها لما کان لها کفو إلى یوم القیامة على وجه الأرض آدم فمن دونه،
امام صادق علیه‏السلام فرمودند: مى‏دانید تفسیر فاطمه چیست؟ و فاطمه چه معنایى دارد؟ عرضه داشتم: مرا آگاه بنما چه معنایى دارد. فرمودند: «فاطمه» از شر و بدى جدا گردیده است. سپس فرمودند: اگر امیرالمؤمنین علیه‏السلام با حضرت زهرا علیهاالسلام ازدواج نمى‏کرد، هیچ‏کس همتاى زهرا علیهاالسلام نبود، از زمان حضرت آدم تا روز قیامت کفو و همتایى براى زهرا علیهاالسلام یافت نمى‏شد.» (3)
فاطمه و دوستانش از آتش بازگرفته شده‏اند.
ولى شیرین‏ترین تفسیر از علت نامگذارى فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام روایاتى است که مى‏گوید «فاطمه‏ى زهراء علیهاالسلام» «فاطمه» نامیده شد، زیرا شیعیان آن حضرت، از آتش جهنم بازگرفته شده‏اند.
عن الرضا عن آبائه علیهم‏السلام قال رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و آله:
«یا فاطمة! أتدرین لم سمیتِ «فاطمة»؟ قال على علیه‏السلام: لِمَ سمّیتْ؟ قال: لانها فطمتْ هى و شیعتها من النار؛
امام رضا علیه‏السلام از اجدادش نقل مى‏فرماید: پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود: اى فاطمه! آیا مى‏دانى که چرا «فاطمه» نام گرفتى؟ امیرالمؤمنین علیه‏السلام عرضه مى‏دارند: شما بفرمایید چرا فاطمه، «فاطمه» نامیده شده است. پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: زیرا «فاطمه علیهاالسلام» و شیعیان فاطمه از آتش جهنم بازگرفته شده‏اند و به آتش نخواهند رفت.» (4)
پیمان خدا، بر آزادى دوستداران فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام.
عن محمّد بن مسلم قال: سمعت أباجعفر علیه‏السلام یقول:
«لفاطمة علیهاالسلام وقفة على باب جهنم فإذا کان یوم القیامة، کتب بین عینی کل رجل مؤمن أو کافر. فیؤمر بمحبّ قد کثرت ذنوبه إلى النار. فتقرء بین عینیه محبّا. فتقول: إلهی و سیدی سمیتنی فاطمة و فطمت بی من تولانی و تولى ذریتی من النار و وعدک الحق و أنت لاتخلف المیعاد. فیقول اللَّه عز و جل: صدقت یا فاطمة انى سمیتک «فاطمة» و فطمت بک من أحبک و تولاک و أحب ذریتک و تولاهم من النار و وعدى الحق و أنا لا اُخلف المیعاد و إنّما امرت بعبدی هذا إلى النار لتشفعی فیه فاشفعک لیتبین لملائکتی و أنبیائی و رسلی و أهل الموقف موقفک منی و مکانتک عندی فمن قرأت بین عینیه مؤمناً فجذبت بیده و أدخلته الجنة.
امام باقر علیه‏السلام فرمودند: در روز قیامت حضرت فاطمه علیهاالسلام بر در جهنم توقفى دارند. روى پیشانى هرکس نوشته شده است که مؤمن است یا کافر. در این هنگام به یکى از دوستان خطاکار حضرت فاطمه علیهاالسلام، فرمان مى‏دهند به طرف جهنم برو. فاطمه‏ى زهراء علیهاالسلام روى پیشانى او را مى‏خواند: (بر روى پیشانى او نوشته شده است) «دوستدار زهراء».
«فاطمه‏ى زهراء علیهاالسلام به درگاه خداوند عرضه مى‏دارد: خدایا! پروردگارا! نام مرا «فاطمه» نهادى و فرمودى: «به خاطر تو، دوستدارانت و دوستداران فرزندانت را از آتش جهنم رهایى مى‏بخشم.» وعده‏ى تو همیشه حق بوده و هیچ‏گاه خلاف وعده‏ى خود عمل نکرده‏اى.
«خداوند متعال مى‏فرماید: فاطمه جان! چنین است که مى‏گویى. من تو را فاطمه نام نهادم و هرکس که تو را دوست بدارد، یا فرزندان تو را دوست بدارد، او را از آتش جهنم رهایى مى‏بخشم، وعده‏ى من راست است و من خلاف وعده‏ى خود عمل نمى‏کنم. من این بنده‏ام را به طرف جهنم فرستادم تا تو او را شفاعت کنى و فرشتگان و پیامبران من و هرکس در محشر است مقام تو را پیش من ببینند. هرکس را که مؤمن (و عاشق) یافتى دستش را بگیر و داخل بهشت نما.» (5) خلایق از معرفت فاطمه عاجزند.
قال الصادق علیه‏السلام:
«إنا أنزلناه فى لیلة القدر، اللیلة، فاطمة والقدر، اللَّه. فمن عرف فاطمة حق معرفتها، فقد أدرک لیلة القدر و إنّما سمیت «فاطمة» لأنّ الخلق فطموا عن معرفتها،
امام صادق علیه‏السلام درباره آیه‏ى کریمه «إنّا أنزلناه فى لیلة القدر» فرمود:مراد از «لیلة» فاطمه است. مراد از «قدر» خداوند است، پس هرکس مادرم فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام را آنگونه که باید، بشناسد، شب قدر را درک کرده است. مادرم «فاطمه» نامیده شد، زیرا خلایق از معرفت او عاجزند.» (6)
فاطمه مشتق از فاطر است.
قال النبى صلى اللَّه علیه و آله لفاطمة علیهاالسلام.
«شق اللَّه لک یا فاطمة! إسماً من أسمائه، فهو «الفاطر» و أنت «فاطمة.»
پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله به حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمودند: اى فاطمه‏ى من!
خداوند براى تو اسمى از اسامى خود برگرفته است. (7) خداوند «فاطر» است و نام تو را «فاطمه» گذاشته است.» (8)
نام فاطمه برگرفته از نام خداوند
«هذه «فاطمة» و أنا فاطر السماوات والأرضین فاطم، أعدائی عن رحمتی یوم فصل قضائی و فاطم أولیائی عمّا یعتریهم و یشینهم فشققت لها إسماء من إسمی، من فاطر زمین و آسمان هستم (یعنى خالق آسمان و زمین هستم.) و در روز قیامت دشمنان خود را از رحمتم محروم مى‏گردانم و اولیاى خود را، از هر چه آنها را مى‏آزارد و ناپسند دارند، جدا نموده‏ام، پس نام «فاطمه» را از نام خود مشتق نمودم. (9)

  1- سید جعفر شهیدى، زندگانى فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام، ص 34.
2- بحارالانوار، ج 43، ص 13، ر 9 از علل‏الشرایع.
3- فاطمه الزهراء من المهد إلى اللحد، ص 71 از مقتل الحسین خوارزمى، ص 65 و مناقب ترمذى.
4- فاطمة الزهراء من المهد إلى اللحد، ص 70.
5- بحارالانوار، ج 8، ص 50، ر 58 از علل‏الشرایع.
6- بحارالانوار، ج 43، ص 65 ر 58 از تفسیر فرات بن ابراهیم.
7- اشتقاق بر سه قسم است. 1- صغیر 2- کبیر 3- اکبر، اشتقاق صغیر آن است که مشتق مشتمل بر حروف مشتق منه باشد و ترتیب حروف نیز در آن رعایت شده باشد، مانند یضرب و ضارب و مضروب که از «ضرب» مشتق مى‏شود. اگر در اشتقاق، مشتق مشتمل بر حروف مشتق منه باشد، لکن ترتیب حروف ملحوظ نباشد، آن را «اشتقاق کبیر» گویند، مانند جذب و جبذ، حمد و مدح، غرد و رغد. اگر در اشتقاق مشتق مشتمل بر بعض حروف مشتق منه باشد و در معنى چنان مناسبتى داشته باشد که صلاحیت رجوع معنا به سوى آن باشد، آن را «اشتقاق اکبر» گویند، مانند: ثلم و ثلب، قصم و فصم، خضم و هضم، حزوجز، فطر و فطم، نبع و نیع، نزح و نزف. لفظ فطر به معناى شق و ابتداء و انشاء و امثال اینها آمده است و فطم به معناى فصل و قطع و منع آمده و هر یک مستلزم دیگرى هستند، پس اشتقاق فاطمه از فاطر، اشتقاق اکبر است. شاید اشاره باشد به اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام مظهر صفت فاطریت حق جل و علا و متادب به آداب اللَّه و متخلق به اخلاق اللَّه مى باشد (با قدرى تلخیص و تصرف از جنه العاصمه، ص 49.)
8- بحارالانوار، ج 43، ص 15.
9- بحارالانوار، ج 26، ص 326، ر 10. از تفسیر الإمام العسکرى.@.

 

 




تاریخ : چهارشنبه 89/2/8 | 2:2 عصر | نویسنده : سید علی سیادتی | نظر

فاطمه زهرا(س) در کلام نویسندگان غیر شیعه

سید مرتضی حسینی شاه‌ترابی

شخصیت بی‌مثال فاطمه زهرا(س) آنچنان عالی و متعالی است که نه تنها شیعیان، بلکه غیرشیعیان شیفته و بی‌قرار اویند. جاذبه محبت او به قدری است که آنان را نیز وادار به نوشتن، سخن‌گفتن و کرنش در برابر خویش نموده‌است. به‌طوری که برخی از آنها کتابهای مستقل و جداگانه‌ای در دفاع از وی و تبیین زندگانی پربار او نگاشته‌اند.

نوشتار حاضر می‌کوشد سخنان کوتاهی از آثار این دسته نویسندگان را گزینش نموده و ذکر نماید. باید اذعان کرد: آنچه می‌آید بخشهایی از سخنان عده معدودی از نویسندگان غیرشیعی است و هدف از این اقدام شناخت شخصیت حضرت فاطمه(س) از خلال کلام آنان نیست؛ زیرا توصیف و معرفی شخصیت فاطمه(س) از توان و بیان نویسندگان فراتر است. تنها راه شناخت او شناخت از طریق کلام الهی و رسول خدا(ص) و معصومان است. بنابراین، این تلاش ناچیز درپی این هدف نیست؛ بلکه فقط برای پرده‌برداری از جاذبه محبّت حضرت فاطمه(س) و توجه به جایگاه عظیم و متعالی آن حضرت سامان یافته است.
1. ضرب المثل کمال و جمال

یکی از نویسندگان و اندیشمندان غیرشیعی که محبت بسیار شدیدی به ریحانه نبی(ص) ابراز کرده "توفیق ابوعلم" ـ متفکر و نویسنده اهل سنّت مصری ـ است. وی کتابی نگاشته است با نام "فاطمه زهرا" و با زیبایی هرچه تمامتر قلمفرسایی نموده است. او با این بیان از صدیقه کبری(س) یاد می‌کند:

((فاطمه رضی الله عنها، ضرب المثل کمال و جمال بود و در وجودش ذخایری از انسانیت و مردمی، عفت و بزرگواری، پاکی و هوشیاری، فطانت و آگاهی که امکان داشت بانویی به آنها دسترسی یابد فراهم آمده بود.

فاطمه مباهات می‌کرد که در مدرسه نبوت تربیت شده و در دانشگاه رسالت به کمال رسیده و از آنچه پیامبر از حق تعالی تلقی کرده بهره گرفته است. فاطمه در خانه پدر و در دامان پرورش او به فضایلی آراسته شد که هیچ دختر دیگری در مکه به آنها دست نیافته بود و در عین حال به تمام فنون و دانستنیهای دختران آن روز جزیرة العرب آگاهی و احاطه داشت.)).

2. قله‌نشین قاف عفت

این استاد مصری تعبیرات متنوع و پرباری در وصف بانوی دو عالم به‌کار می‌برد که از جمله آنها این بیان اوست:

((جان نیرومند فاطمه در قالبی که گنجایش آن را نداشت، جایگزین شده بود.)) و باز در جای دیگر می‌نویسد:((فاطمه ،رضی الله عنها، صاحب اخلاقی نیکو و ملکاتی شریف و طبیعتی نجیب بود.

احساسی عظیم و فهمی سریع و ذهنی تند داشت. مروتی سرشار و مکارمی تحسین‌انگیز و دستی فیاض و کفی بسیار بخشنده‌اش بود. دلی بی‌پروا و شجاع در سینه‌اش می‌طپید. با آنکه زیر بار هیچ زوری نمی‌رفت از هرگونه خودپسندی و عجب منزه بود. تکبر و تبختر دیگران را به چیزی نمی‌گرفت و در برابر هیچ عظمتی سر فرود نمی‌آورد. فاطمه در کنار جمال و اندام موزون، به کمال معنی نیز آراسته بود. از نهایت بزرگواری و نرمخویی و وسعت صدر برخوردار بود. بانویی شکیبا و متین و باوقار و سنگین بود. فطانت و استقامت رأی و عفت و خویشتنداری را در خود جمع داشت.

فاطمه بر قله قاف عفت و درستی جای داشت. او را دامنی پاک و چشمی پاک بود و هوای نفس بر او فرمان نمی‌راند. او در قلعه استوار عصمت و پاکی صیانت می‌شد. او از خاندان پیامبری بود که خداوند درباره ایشان آیه تطهیر نازل کرده و به طهارت و عصمتشان چنین گواهی داده است که "انما یرید الله لیذهب عنک الرجس".)).

3. پاکترین مادر

قلم "توفیق ابوعلم" از لطافت و زیبایی ویژه‌ای برخوردار است و از تعبیرات بسیار دلنواز و دلنشینی در وصف دختر رسول خدا(ص) بهره می‌گیرد. به عنوان نمونه می‌نویسد:

((او تنها دامان پاکی است که ذراری رسول خدا، همه از آنند و تنها زمین طیب و طاهری است که شجره برومند خاندان گرامی پیامبر، در آن روییده، بلکه او پاکترین مادری است که حافظه قرون و اعصار به خاطر می‌آورد.)).

4. زنی سرشار از افتخارات

محمد بن احمد بن عثمان بن قایماز- محدث و مورخ مشهور شافعی- (673- 748ه.ق.) ملقب به "شمس الدین ذهبی" که از بیش از 1200 مشیخه حدیث استماع کرده و صاحب کتابهای معروف "تاریخ الاسلام"و "سیر اعلام النبلاء" است می‌نویسد:

((]فاطمه زهرا(س)[ سرور زنان عالم در زمان خود، پاره تن پیمبر، شادی و سرور مصطفی، مام پدر، دختر سرور خلایق- رسول خدا- ابی‌القاسم محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف-، دختری قریشی، هاشمی ]و[ مادر حسنین]بود[... پیغمبر خدا دوستش می‌داشت و اکرامش می‌کرد و مسرورش می‌نمود. افتخاراتش بسیارند؛ زنی صبور، دیندار، نیکوکار، قناعت‌پیشه و شکرگزار خدا بود.)).

5. متمایز به صفات شرف انسانی

ابوسالم کمال الدین محمد بن طلحه بن محمد حسن عدوی قرشی- شاعر و قاضی شافعی- (582- 652 ه.ق) صاحب کتاب "عقد الفرید" و "مطالب السوول" نام دختر رسول خدا را با این بیان خاطر نشان می‌شود:

((همانا او به فضیلت و خلق و خوهایی که از سوی پیامبر منصوص بود مخصوص شده بود و به خصایصی که کلام نبوی به آن تصریح کرده بود برتری داده شده بود و با صفات شرفی که نفسهای پاک و گرانقدر در تک‌تک آنها مسابقه داده بودند متمایز شد... و همراه با فرزندانش داخل در آن عده از کسانی شد که خداوند تعالی آنان را با نزول آیات قرآن کریم مخصوص و وجوب اعتقاد به آنها را لازم کرد.)).
6. نمونه حسن اخلاق

"توفیق ابوعلم"- نویسنده مصری- وقتی اخلاق نیکوی فاطمه(س) را خاطرنشان می‌شود می‌نویسد: ((او نمونه والای حسن اخلاق و سلامت طبع بود.)).

7. پشتیبان شوهر

"عبدالفتاح عبدالمقصود"- نویسنده معروف اهل سنت و مصری- پشتیبانی و جانبداری فاطمه زهرا(س) از امیرالمؤمنین را یادآور می‌شود و می‌نویسد:

((فاطمه... بر خود لازم می‌دانست که به پا خیزد، دعوت کند، تا می‌تواند بکوشد. او دوش به دوش شوهر مظلومش ایستاد و با زبان که تنها وسیله دفاعش بود به او یاری می‌کرد. با این عمل خدیجه کبری را دوباره نشان می‌داد؛ در این دفاع و کوشش بااخلاص و پررنج تابلوی گذشته را با سایه روشنهای آشکار و خطوط برجسته آشکار می‌کرد. گویا محیط و چهره همان مادر است که نمایان و زنده شده.)).

8. بزرگ بانوی جهان

نویسنده‌ای مسیحی به نام "سلیمان کتّانی" در وصف فاطمه زهرا(س) کتابی به رشته تحریر درآورده که نام آن را "فاطمة الزهرا وَتَرٌ فی غِمد" گذاشته است. وی در این کتاب چنان پرشور و مشتاق می‌نویسد که اگر کسی از مسیحیت وی بی‌خبر باشد با اطمینان خاطر حکم به شیعی بودنش می‌دهد و گمان می‌کند او از شیعیان متعصب و دلداده حضرت زهرا(س) است.
این نویسنده مسیحی در پیشگفتار نوشته خویش می‌نویسد:

((فاطمه زهرا(س) مقامی والاتر از آن دارد که سندهای تاریخی و روایتی به‌سوی او اشاره کنند و گرامی‌تر از آن است که شرح حال ‌گونه‌ها به‌جانب وی راهنما باشند. فاطمه(س) را همین چارچوب کافی است که وی دختر محمد(ص) و همسر علی(ع) و مادر حسن و حسین(ع) و بزرگ بانوی جهان است.))

وی در کلامی دیگر اینچنین فاطمه(س) را می‌ستاید:
((... تو همیشه با محبت زیستی... تو با پاکی و پاکدامنی زیستی؛ ای پاکیزه‌ترین مادری که دو ریحانه زادی و پروردی و بر قامت آن دو جامه‌ای از خز بخشندگی پوشاندی... تو زمین را همراه با لبخندی استهزاآمیز رهاکردی و به ابدیت پیوستی،... ای دختر پیامبر! ای همسر علی! ای مادر حسن و حسین! و ای بزرگ بانوی بانوان همه جهانها و اعصار!)).

9. برترین در فضل و مقام

"زین العرب"- بانوی محدث و اهل علم و فضل- در شرح بر "المصابیح" می‌نویسد: ((فاطمه بتول نامیده شد به سبب بریدن از زنان امت از لحاظ فضل، دین و قدر و منزلت.)).

10. برتر از تمام زنان عالم

ابن ابی‌الحدید معتزلی از استاد خود، ابوجعفر یحیی بن محمد علوی بصری، نقل می‌کند که می‌‌گفت:
((حرمت فاطمه اعظم و منزلتش ارفع، صیانتش به‌خاطر رسول خدا سزاوارتر است. فاطمه پاره تن و جزئی از گوشت و خون اوست نه همچون زن بیگانه که هیچ نسبتی بین او و شوهرش نیست... چگونه عایشه و دیگران همپایه فاطمه باشند درحالی که همه مسلمانان، چه آنان که او را دوست دارند و چه آنان که او را دوست ندارند اجماع دارند که فاطمه سرور زنان جهانیان است؟!)).

11. والاترین بانوی آفرینش

"توفیق ابوعلم" در تبیین عظمت مقام حضرت فاطمه(س) می‌نویسد:

((او یکی از نخستین سازندگانِ تاریخ اسلام است... و در عظمت شأن و رفعت مقام ارجمند او همین بس که تنها دختر بزرگوار پیامبر بزرگ، صلی الله علیه و سلم، و همسر گرامی امام علی بن ابی‌طالب، کرم الله وجهه، و مادر حسن و حسین است. و در حقیقت، او آرام جان و سرور دل پیامبر خدا بود. زهرا همان بانویی ]است[ که میلیونها آدمی را چشم دل به‌سوی اوست و نام گرامی‌اش بر زبان ایشان است.

زهرا، آن شهاب نورافشان آسمان نبوت و اختر فروزان فلک رسالت و بالاخره، زهرا آن والاترین بانوی آفرینش ]است[. اما همه این تعبیرات جز بخش اندکی از دنیای فضیلت و شرافت او را آینه‌داری نمی‌کند و جز مختصری از فضایل و مناقب او را نمایشگر نیست، که زهرا دخت رسالت و پرورده دامان وحی است.)).همین نویسنده در ادامه می‌نویسد:((زهرا را مکان والاتر از آن است که تعبیرات، عظمت او را بازگویند و جمله‌ها نمایشگر قدر و مرتبتش گردند.)).

12. خورشید حکمت و جلال

دکتر "علی ابراهیم حسن"- استاد تاریخ اسلام دانشگاه قاهره- می‌گوید:

((زندگی فاطمه صفحه‌ای بی‌نظیر از صفحات تاریخ است که در آن رنگ جدیدی از رنگهای عظمت و بزرگی را لمس می‌کنیم. او مانند بلقیس یا کلئوپاترایی که هریک از آن دو برای عظمتشان از کاخهای عظیم و ثروت فراوان و زیبایی بی‌نظیر کمک طلبیده بودند، نیست. او مانند عایشه که شهرتش را به‌واسطه شهامت در رهبری سپاه و به‌میدان‌طلبیدن مردان به‌دست آورده بود نیست. اما ما رو در روی شخصی هستیم که توانست عالم و اطراف را در هاله‌ای از حکمت و جلال فروببرد: حکمتی که مرجع آن کتابها و فلاسفه و علما نیستند و فقط تجارب روزگاری است که سرشار از دگرگونی و حوادث ناگهانی است. و جلال و شکوهی که کمک گرفته شده از قدرت و ثروت فراوان نیست و فقط از خلوص و پاکی نفس است.)).
13. سوّمِ خورشید و ماه

نور الدین علی بن محمد عبدالله- محدث و فقیه مالکی- (784 – 855ه.ق.) معروف به "ابن صباغ" و صاحب کتاب "الفصول المهمه فی معرفة احوال الائمه" در تمجید از بانوی یکتای خلقت می‌نویسد:
((او، فاطمه زهرا، کسی است که "سبحان الذی اسری" بر او نازل شد ]و[ سوّمِ خورشید و ماه و سرور زنان به اجماع اهل راستی و هدایت است.)).

14. بی‌نظیر و بی‌همتا

"هروی"- لغوی نامی- در کتاب "الغریبین" خود که کتابی است شناخته‌شده و به بحث از غرائب قرآن و حدیث نبوی پرداخته است از علت نامگذاری بانوی هستی به نام بتول سخن می‌گوید و می‌نویسد:
((مریم بتول نامیده شد چون از مردان برید و فاطمه بتول نامیده شد چون از نظیر و مانند برید ]یعنی بی‌همتا شد.[.)).

15.برتر از گمان مردم

ابن ابی‌الحدید معتزلی از رابطه بسیار صمیمانه و اکرام بی‌مانند رسول خدا(ص) در حق فاطمه(س) سخن می‌گوید و می‌نویسد:

((پیغمبرخدا فراوان فاطمه را اکرام می‌کرد، فراوانتر از آنچه مردم گمان می‌کنند و بیشتر از آن مقداری که پدران دخترانشان را اکرام می‌نمایند؛ تا آنجایی که آن اکرام از مرز دوستی و علاقه پدر و فرزندی گذشت و به دفعات نه یک‌دفعه تنها، در حضور خاص و عام و در مقامات و جایگاههای متعدد نه یک‌جای واحد فرمود: "او سرور زنان عالم و نظیر مریم دختر عمران است و هنگامی که از صحرای محشر عبور می‌کند منادی از عرش الهی ندا می‌دهد که ای اهل محشر چشمانتان را بپوشانید زیرا فاطمه دختر محمد از اینجا می‌گذرد." این از احادیث صحیح است و جزو اخبار ضعیف نیست و پیوند و ازدواج او با علی نبود مگر بعد از آنکه خداوند عقد علی و او را به شهادت و گواهی ملائکه در آسمانها بست. و چقدر بسیار، نه یک‌مرتبه، فرمود: مرا می‌آزارد هرچه که او را بیازارد ومرا به خشم می‌آورد هرچه او را به خشم آورد و به‌درستی که او پاره تن من است.)).

16. عزیزترین مردم نزد رسول خدا(ص)

علی بن محمد بن عبدالکریم جزری- معروف به "ابن اثیر"- در "اسدالغابه" در توصیف حضرت فاطمه(س) می‌نویسد: ((فاطمه معروف به ام ابیها شده بود و عزیزترین مردم به رسول خدا بود.)).

17. تکه مانند رسول(ص)

احمد بن عبدالله احمد بن اسحاق بن موسی بن مهران- محدث و مؤلف نامدار اهل سنت- (336- 430ه.ق.) معروف به "ابونعیم اصفهانی" در کتاب پرآوازه خود یعنی "حلیة الاولیاء" می‌نویسد:
((فاطمه رضی الله عنها از عابدان خالص و پاکان تقوی پیشه است. او سرور دوشیزگان، تکه مانند رسول، نزدیکترین فرزندانش به قلبش از لحاظ دوستی و نزدیکی و اولین آنها بعد از وفاتش از لحاظ ملحق شدن است. او از دنیا و بهره‌های عمری دنیا چشم پوشیده بود و به پیچیدگیهای عیوب دنیا و آفتهای آن آشنا بود.)).
پایان سخن

شخصیت وجودی فاطمه زهرا(س)، همسر امیرالمؤمنین، چنان والا و کامل است که نویسندگان غیر شیعی نیز بدان اعتراف کرده و در آستان آن حضرت مجذوبانه سخن گفته و او را ستوده‌اند. برخی از این نویسندگان آثار مستقل درباره زندگانی و شخصیت وی دارند و گروهی نیز در لابه‌لای دیگر آثار- آثار غیرمستقل- خود به بیان برداشت خود از جایگاه عظیم او پرداخته‌اند.

آنان اذعان دارند که حضرت فاطمه(س) ضرب المثل کمال و جمال، قله نشین قاف عفت، پاکترین مادر، سرشار از افتخارات، متمایز به صفات شرف انسانی، اسوه حسن خلق، حامی امیرالمؤمنین، بزرگ بانوی‌ جهان، برترین زن از لحاظ فضل و کمال، والاترین بانوی آفرینش، خورشید حکمت و جلال، بی‌نظیر و بی‌همتا، برتر از گمان مردم، عزیزترین مردم نزد رسول خدا وتکه مانند رسول الله است.
پی‌نوشت:

. ابوعلم، توفیق؛ فاطمه‌ی زهرا؛ ترجمه: صادقی، علی اکبر؛ تهران:انتشارات امیر کبیر، چ1، 1353ه.ش.، ص 49.
. همان، ص 50.
. همان، صص 97- 99.
. همان، ص 17.
. ذهبی، شمس الدین محمد؛ سیر اعلام النبلاء؛ دارالمعارف مصر، ج2، ص 188.
. دخیل، علی محمد علی؛ اعلام النساء؛ الدار الاسلامیه لبنان، چ2، 1412ه.ق.، ص 172.
. ابوعلم، توفیق؛ فاطمه‌ی زهرا؛ ص 49.
. عبدالمقصود، عبدالفتاح؛ امام علی بن ابی طالب(ع)؛ ترجمه: جعفری، سید محمد مهدی؛نشر طلوع خورشید، چ3، 1353ه.ش.، ج1، ص 313.
. کتانی، سلیمان؛فاطمة الزهرا وتر فی غمد؛ بیروت:دارالصادق، چ2، 1968م.، ص 13.
. همان، ص 189.
. دخیل، علی محمد علی؛ اعلام النساء؛ ص 171.
. ابن ابی الحدید؛ شرح نهج البلاغه؛ دار احیاء کتب العربیة، چ2، 1386ه.ق.، ج20، صص 16- 17.
. ابوعلم، توفیق؛ فاطمه‌ی زهرا؛ ص 14.
. حسن، علی ابراهیم؛ نساء لهنّ فی التاریخ الاسلامی نصیب؛ قاهره: النهضة المصریة قاهره، 1970م.، ص 46.
. دخیل، علی محمد علی؛ اعلام النساء؛ ص 172.
. ابن شهر آشوب؛ المناقب؛ نجف: حیدریة نجف، 1375ه.ق.، ج3، ص 110.
. ابن ابی الحدید؛ شرح نهج البلاغه؛ ج9، ص 193.
. ابن اثیر؛ اسدالغابة؛ بیروت: دار احیاء التراث العربی، ج5، ص 520.
. اصفهانی، ابونعیم؛ حلیة الاولیاء؛ بیروت: دارالکتب العلمیة، ج2، ص 39.
منابع: 

1. ابن ابی‌الحدید؛ شرح نهج البلاغه؛ داراحیاء کتب العربیة، چ2، 1386ه.ق.
2. ابن اثیر؛ اسدالغابة؛ بیروت: داراحیاء التراث العربی.
3. ابن شهر آشوب؛ المناقب؛ نجف: حیدریة نجف، 1375ه.ق.
4. ابوعلم، توفیق؛ فاطمه‌ی زهرا؛ ترجمه: صادقی، علی‌اکبر؛ تهران:انتشارات امیرکبیر، چ1، 1353ه.ش.
5. اصفهانی، ابونعیم؛ حلیة الاولیاء؛ بیروت: دارالکتب العلمیة.
6. حسن، علی‌ابراهیم؛ نساء لهنّ فی التاریخ الاسلامی نصیب؛ قاهره: النهضة المصریة قاهره، 1970م.
7. دخیل، علی‌محمد علی؛ اعلام النساء؛ الدارالاسلامیه لبنان، چ2، 1412ه.ق.
8. ذهبی، شمس الدین‌محمد؛ سیر اعلام النبلاء؛ دارالمعارف مصر.
9. عبدالمقصود، عبدالفتاح؛ امام علی بن ابی طالب(ع)؛ ترجمه: جعفری، سیدمحمد مهدی؛نشر طلوع خورشید، چ3، 1353ه.ش.
10. کتانی، سلیمان؛فاطمة الزهرا وتر فی غمد؛ بیروت:دارالصادق، چ2، 1968م.

 




تاریخ : سه شنبه 89/2/7 | 1:50 عصر | نویسنده : سید علی سیادتی | نظر




ستاد مرکزی بزرگداشت مقام معلم در آستانه هفته معلم ( 12 لغایت 18 ) اردیبهشت ، اسامی و عناوین روزهای این هفته را اعلام نمود .به گزارش آموزش نیوز ، یکشنبه 12 اردیبهشت اولین روز هفته معلم به نام ، معلم ، اندیشه و منش مطهر ، دوشنبه 13 اردیبهشت و دومین روز این هفته به نام ، معلم در چشم انداز ظرفیت های قانونی ، سه شنبه 14 اردیبهشت سومین روز هفته معلم به نام ، معلم ، خلاقیت ، نوآوری و پژوهش و چهارشنبه 15 اردیبهشت چهارمین روز از هفته معلم به نام معلم ، تولید محتوای الکترونیکی و تدریس برتر نام گذاری شده است .

هم چنین پنج شنبه 16 اردیبهشت و پنجمین روز هفته معلم به نام معلم ، شاهد و ایثارگر ، جمعه 17 اردیبهشت و ششمین روز هفته معلم به نام معلم ، میثاق با ولایت ، همت مضاعف و کار مضاعف و شنبه 18 اردیبهشت آخرین روز از هفته معلم به نام پیشکسوتان تعلیم وتربیت از منظر امام و رهبری نام گذاری و اعلام شده است

       به نقل از:      http://edunews.ir/




تاریخ : سه شنبه 89/2/7 | 10:3 صبح | نویسنده : سید علی سیادتی | نظر

 

هفته معلم گرامیباد

استاد شهید آیت الله مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان  واقع در 75 کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی می پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می ورزد. در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می شود در حالی که به تازگی موسس گرانقدر آن آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته اند.

در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینی ( به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه : الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره می گیرد. قبل از هجرت آیت الله العظمی بروجردی به قم نیز استاد شهید گاهی به بروجرد می رفته و از محضر ایشان استفاده می کرده است. مولف شهید مدتی نیز از محضر مرحوم آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهره های معنوی فراوان برده است. از اساتید دیگر استاد مطهری می توان از مرحوم آیت الله سید محمد حجت ( در اصول) و مرحوم آیت الله سید محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است. در سال 1331 در حالی که از مدرسین معروف و از امیدهای آینده حوزه به شمار می رود به تهران مهاجرت می کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی می پردازد. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می گردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می کند. در سالهای 1337 و 1338 که انجمن اسلامی پزشکان تشکیل می شود .استاد مطهری از سخنرانان اصلی این انجمن است و در طول سالهای 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد این انجمن می باشد که بحثهای مهمی از ایشان به یادگار مانده است.

کنار امام بوده است به طوری که می توان سازماندهی قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگی آن با رهبری امام را مرهون تلاشهای او و یارانش دانست. در ساعت 1 بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی منتقل می شود و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی می گردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد می شود.

پس از تشکیل هیئتهای موتلفه اسلامی، استاد مطهری از سوی امام خمینی همراه چند تن دیگر از شخصیتهای روحانی عهده دار رهبری این هیئتها می گردد. پس از ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت توسط شهید محمد بخارایی کادر رهبری هیئتهای موتلفه شناسایی و دستگیر می شود ولی از آنجا که قاضی یی که پرونده این گروه تحت نظر او بود مدتی در قم نزد استاد تحصیل کرده بود به ایشان پیغام می فرستد که حق استادی را به جا آوردم و بدین ترتیب استاد شهید از مهلکه جان سالم بدر می برد. سنگینتر می شود. در این زمان وی به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاهها، انجمن اسلامی کردن محتوای نهضت اسلامی پزشکان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه می دهد. به طور کلی استاد شهید که به یک نهضت اسلامی معتقد بود نه به هر نهضتی، برای اسلامی کردن محتوای نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری نمود و با اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال 1346 به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طوری که می توان او را بنیانگذار آن موسسه دانست. ولی پس از مدتی به علت تکروی و کارهای خودسرانه و بدون مشورت یکی از اعضای هیئت مدیره و ممانعت او از اجرای طرحهای استاد و از جمله ایجاد یک شورای روحانی که کارهای علمی و تبلیغی حسینیه زیر نظر آن شورا باشد سرانجام در سال 1349 علیرغم زحمات زیادی که برای آن موسسه کشیده بود و علیرغم امید زیادی که به آینده آن بسته بود در حالی که در آن چند سال خون دل زیادی خورده بود از عضویت هیئت مدیره آن موسسه استعفا داد و آن را ترک گفت.

در سال 1348 به خاطر صدور اعلامیه ای با امضای ایشان و حضرت علامه طباطبایی و آِیت الله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان تک سلولی به سربرد. از سال 1349 تا 1351 برنامه های تبلیغی مسجدالجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهای خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد می کرد. بعد از مدتی مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.

اما مهمترین خدمات استاد مطهری در طول حیات پر برکتش ارائه ایدئولوژی اصیل اسلامی از طریق درس و سخنرانی و تألیف کتاب است. این امر خصوصاً در سالهای 1351 تا 1357 به خاطر افزایش تبلیغات گروههای چپ و پدید آمدن گروههای مسلمان چپ زده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود می رسد. گذشته از حضرت امام، استاد مطهری اولین شخصیتی است که به خطر سران سازمان موسوم به « مجاهدین خلق ایران » پی می برد و دیگران را از همکاری با این سازمان باز می دارد و حتی تغییر ایدئولوژی آنها را پیش بینی می نماید. در این سالها استاد شهید به توصیه حضرت امام مبنی بر تدریس در حوزه علمی قم هفته ای دو روز به قم عزیمت نموده و درسهای مهمی در آن حوزه القا می نماید و همزمان در تهران نیز درسهایی در منزل و غیره تدریس می کند. در سال 1355 به دنبال یک درگیری با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته می شود. همچنین در این سالها استاد شهید با همکاری تنی چند از شخصیتهای روحانی، «جامعه روحانیت مبارز تهران » را بنیان می گذارد بدان امید که روحانیت شهرستانها نیز به تدریج چنین سازمانی پیدا کند.

گرچه ارتباط استاد مطهری با امام خمینی پس از تبعید ایشان از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته است ولی در سال 1355 موفق گردید مسافرتی به نجف اشرف نموده و ضمن دیدار با امام خمینی درباره مسائل مهم نهضت و حوزه های علمیه با ایشان مشورت نماید. پس از شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، استاد مطهری به طور تمام وقت درخدمت نهضت قرار می گیرد و در تمام مراحل آن نقشی اساسی ایفا می نماید. در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفری به آن دیار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو می کند و در همین سفر امام خمینی ایشان را مسؤول تشکیل شورای انقلاب اسلامی می نماید. هنگام بازگشت امام خمینی به ایران مسؤولیت کمیته استقبال از امام را شخصاً به عهده می گیرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن همواره در کنار رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی و مشاوری دلسوز و مورد اعتماد برای ایشان بود تا اینکه در ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال 1358 در تاریکی شب در حالی که از یکی از جلسات فکری سیاسی بیرون آمده بود یا گلوله گروه نادان و جنایتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت می رسد و امام و امت اسلام در حالی که امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمی عظیم فرو می روند.

سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.

برگرفته از: http://www.eaedu.org/

 




تاریخ : سه شنبه 89/2/7 | 9:54 صبح | نویسنده : سید علی سیادتی | نظر

 

 

 

زهرا عصاره عصمت است. زهرا، آیینه پاکی است. زهرا زلال کوثر است. ای همیشه جاری! ای بهار کوتاه! ای ترنم باران وحی! در شکوه مقام تو حیرانم که معنویت رشته‌های چادرت دست نیاز می‌آویزد و معرفت به غبار آستان خانه‌ات بوسه می‌زند. برهوت این دنیای خاکی شایان میزبانی چشمه سار همیشه جاری تو را نداشت. تو که در آیینه زخم‌ها و داغ‌ها و در هجران پدر غریبانه زیستی و در وداع شبانه‌ات با پهلویی شکسته، خانه گلین را به امید آغوش بهشتی پدر ترک گفتی...

وجود مبارک حضرت فاطمه علیهاالسلام تنها یک تفکر یا تصور یک حقیقت حیات بخش نیست. بلکه تجسمی عینی و زنده از برکت خداوند بر انسان است. اگر تا قبل از حضور ایشان در عالم خاکی انسان معناگرا مجبور بود گوشه‌هایی از نعمت یک زن مقدس را در اسطوره‌ها، الهه‌ها و افسانه‌ها جستجو کند یا متوسل به پاکدامنی حضرت مریم(ع) یا خردمندی آسیه و وفاداری سارا بشود، بعد از تجسم خاکی و عینی ایشان برای انسان کمال‌گرا یک الگوی زنده و جاوید پدید آمد و آن شخصیتی والا به نام «فاطمه» دختر رسول اکرم بود.

ای همیشه جاری! ای بهار کوتاه! ای ترنم باران وحی! در شکوه مقام تو حیرانم که معنویت رشته‌های چادرت دست نیاز می‌آویزد و معرفت به غبار آستان خانه‌ات بوسه می‌زند. برهوت این دنیای خاکی شایان میزبانی چشمه سار همیشه جاری تو را نداشت. تو که در آیینه زخم‌ها و داغ‌ها و در هجران پدر غریبانه زیستی و در وداع شبانه‌ات با پهلویی شکسته، خانه گلین را به امید آغوش بهشتی پدر ترک گفتی...

از این رو است که فاطمه علیهاالسلام را ناموس و علت هستی می‌دانند. اگر فاطمه علیهااسلام پا به جهان فانی نگذاشته بود و خاک هبوط را به قدوم خود مبارک نمی‌کرد، دیگر برای پیروانش هدفی وجود نداشت تا برای آن به شهادت برسند و جهاد کنند. جهانیان با توسل به اوست که توکل به احد را می‌آموزند و از نور هدایت ایشان است که برکت زندگی دنیایی درک می‌شود.

بنابراین بی‌دلیل نیست که بعد از درگذشت ملکوتی ایشان، بشریت، سرگشته به دنبال مرهمی است تا زخم نبود روح بخش ایشان در عالم فانی التیام یابد. از این روست که هر چه انسان برای درک حضرت فاطمه علیهاالسلام تلاش می‌کند، برکت آن بر خودش می‌تابد و این اصل وجودی نعمت فاطمه علیهاالسلام در دنیا است.

امروز هم شاهد تلاش انسان‌های پاکی هستیم که به دنبال معنویت فاطمه علیهاالسلام در رفتار روزمره خود هستند و با تذکره و یادمان‌هایی سعی دارند آوای خوش چشمه کوثر را در یادشان زنده نگه دارند تا در بهشت، حاضر در خدمت ایشان باشند.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت نموده‌اند که خدای متعال فرمود:

ای احمد! اگر تو نبودی آسمان و زمین را نمی‌آفریدم و اگر علی نبود تو را نمی‌آفریدم و اگر فاطمه نبود، شما را نمی‌آفریدم.(یعنی شمایان رمز خلقتید)(1) از امام محمدباقر علیه السلام روایت شده است که، ولادت حضرت زهرا علیهاالسلام پنج سال بعد از بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سن شریف آن بانو در هنگام وفات هیجده سال و هفتاد و پنج روز بود.(2)

فاطمه علیهاالسلام را ناموس و علت هستی می‌دانند. اگر فاطمه علیهااسلام پا به جهان فانی نگذاشته بود و خاک هبوط را به قدوم خود مبارک نمی‌کرد، دیگر برای پیروانش هدفی وجود نداشت تا برای آن به شهادت برسند و جهاد کنند. جهانیان با توسل به اوست که توکل به احد را می‌آموزند و از نور هدایت ایشان است که برکت زندگی دنیایی درک می‌شود.

راز دل‌ غمین‌ فاطمه علیهااسلام

"شما ای‌ مردم‌ بر پرتگاه‌ آتش‌ بودید و از فرط‌ ذلت‌ نزد دیگران، همچون‌ جرعه ‌آبی‌ در دست‌ تشنه‌ کامی‌ یا لقمه‌ای‌ در دست‌ گرسنه‌ای‌ و یا چون‌ آتشی‌ که‌ شخص‌ مستعجلی‌ از آن‌ برگیرد. شما لگدکوب‌ و پایمال‌ بودید و از آب‌ متعفن‌ با سرگین‌ شتر می‌‌آشامیدید و از برگ‌های‌ خاک‌مال‌ و علف‌ بیابان‌ می‌خوردید. ذلیل‌ بودید و زبون‌ می‌زیستید و هر آن‌ مضطرب‌ بودید که‌ مبادا از این‌ سوی‌ یا آن‌ سوی‌ به‌ شما هجوم‌ آورند و به‌ اسارتتان‌ ببرند. شما این‌ بودید تا خداوند به‌ دست‌ محمد صلی الله علیه و آله با همه‌ آنچه‌ بر او گذشت‌ رهایتان‌ کرد. چه‌ سختی‌ها که‌ نکشید و چه‌ شکنجه‌ها که‌ ندید.

هرگاه‌ شاخی‌ از شاخ‌های‌ شیطان‌ و گردنکشی‌ از یارانش‌ سر بر می‌داشت‌ و فتنه‌ای‌ از مشرکان‌ به‌ خونخواری‌ دهان‌ می‌گشود، او برادرش‌ علی علیه السلام را در کام‌ آتش‌ رقصان‌ آن‌ و در گلوگاه‌ خطر می‌افکند و او‌ نیز، تا مغز دشمن‌ را نمی‌کوفت‌ و آتش‌ سرکش‌ فتنه‌ را به‌ آب‌ شمشیرش‌ خاموش‌ نمی‌کرد، آرام‌ نمی‌گرفت. در همه‌ این‌ مدت، علی علیه السلام در راه‌ خدا سختی‌ می‌کشید و به‌ آب‌ و آتش‌ می‌‌زد. در کار خدا از جان‌ مایه‌ می‌‌گذارد و همواره‌ به‌ رسول‌ خدا نزدیک‌ بود. در میان‌ دوستان‌ و سربازان‌ خدا وقف‌ راه‌ خدا بود و مدام‌ خود را به‌ مشقت‌ می‌انداخت. در دریای‌ رنج‌ فرو می‌رفت‌ و هرگز در راه‌ خدا به‌ ملامت‌ مردم‌ وقعی‌ نمی‌نهاد و به‌ ستوه‌ نمی‌آمد.

ولی‌ شما چه؟ در تمام‌ آن‌ روزها، در رفاه‌ و عیش‌ بودید، خوش‌ می‌گذراندید و زندگی‌ می‌کردید و بی‌درد بودید. هرگاه‌ درگیری‌ و نبرد پیش‌ می‌آمد، خود را کنار می‌کشیدید و ما را تنها می‌گذاردید و از جنگ‌ می‌گریختید.

"برای‌ تمام‌ کسانی‌ که‌ می‌خواهند الهی‌ زندگی‌ کنند، فاطمه علیهاالسلام دفاع‌ از حریم‌ ولایت‌ را، زیباتر از هر کس‌ به‌ معرض‌ نمایش‌ گذارد. خطبه‌ غَرایش‌ در مسجد مدینه، گواه‌ فصاحت‌ و بلاغت‌ بی‌نظیر آن‌ حضرت‌ است. مضامین‌ عالی‌ خطبه، اسلام‌ راستین‌ را معرفی‌ می‌کند و اهمیت‌ ولایت‌ و امامت‌ را روشن‌ می‌سازد.

... به‌ کجا می‌روید؟ چه‌ می‌کنید؟ هنوز پیکر پیامبر تازه‌ است؛ آیا می‌گویید که‌ محمد مُرد و همه‌ چیز تمام‌ شد؟ هرگز!

... هان‌ می‌بینم‌ که‌ اینک‌ باز زمین‌گیر شده‌اید و دل‌ به‌ تن ‌آسایی‌ و راحت‌ طلبی‌ و دنیا خواهی‌ داده‌اید و قصد همیشه ‌ماندن‌ در دنیا کرده‌اید و کسی‌ را که‌ به‌ قبض‌ و بسط‌ کار حکومت‌ سزاوارتر است، دور رانده‌اید و با راحتی‌ و عیاشی، خلوت‌ کرده‌اید.

... بدانید اگر همه‌ شما هم‌ کافر شوید و به‌ حق‌ پشت‌ کنید، خداوند همچنان‌ ستوده‌ است‌ و احتیاجی‌ به‌ شمایان‌ ندارد.

و بدانید آنچه‌ را که‌ اینک‌ گفتم؛ گفتم، در حالی‌ که‌ می‌دانستم‌ هرگز یاوری‌ نخواهید کرد. ولی‌ آنچه‌ گفتم‌ راز دل‌ غمین‌ من‌ بود که‌ در سینه‌ جمع‌ شده‌ و دود حزن‌ و اندوه‌ من‌ بود که‌ در دل‌ خسته‌ام‌ متراکم‌ شده‌ و آه‌ آتش ‌افروزی‌ که‌ از سینه‌ دردمند من‌ شعله‌ کشیده؛ تنها خواستم‌ با شما حجت‌ را تمام‌ کرده‌ باشم."(3)

پی‌نوشت‌ها:

1- مستدرک سفینة البحار؛ 3/334 .

2- الکافی؛1/457.

3- از سخنرانی‌ تاریخی‌ حضرت‌ فاطمه‌ زهرا علیهالسلام در مسجدالنبی، ده‌ روز پس‌ از رحلت‌ پدر (برگرفته‌ از کتاب‌ "زندگانی‌ حضرت‌ فاطمه (س)"، نوشتهِ دکتر اسماعیل‌ حسینی).




تاریخ : یکشنبه 89/2/5 | 12:19 عصر | نویسنده : سید علی سیادتی | نظر




تاریخ : یکشنبه 89/2/5 | 12:17 عصر | نویسنده : سید علی سیادتی | نظر

جهاد در راه خدا براى شما دشوار و طاقت‏فرسا است اما از پاداش و نعمت‏هاى اخروى آن غافل هستید

از وصایاى امام کاظم «علیه السلام» به هشام: یا هشام! إنّ المسیحَ (علیه السلام) قال لِلحواریین: «یا عبیدَ السوءِ یهولُکم طولَ النّخلةِ وتَذکرونَ شوکَها ومؤونةَ مراقیها وتنسونَ طیبَ ثمِرها و مرافِقها. کذلک تذکرون مؤونةَ عملِ الآخرة فیطولُ علیکم أمدَه وتنسون ما تفضونَ إلیه من نعیمِها ونورِها وثمرِها.

(تحف العقول صفحه 392)

حضرت عیسى‏(علیه السلام) به اصحاب خاص خود مى‏فرمود: همان گونه که شما درخت خرما را دیده از ارتفاع و بلندى و خارها و سختى بالا رفتن از آن به هول و هراس مى‏افتید اما از طعم میوه شیرین و خوشگوار آن غفلت مى‏نمائید، همینطور سختى‏ها و مشقات عبادات را مى‏بینید، روزه گرفتن در روزهاى گرم و طولانى و بیدار شدن براى عبادت در نیمه‏ هاى شب و حضور در جبهه‏هاى جنگ و جهاد در راه خدا براى شما دشوار و طاقت‏فرسا است اما از پاداش و نعمت‏هاى اخروى آن غافل هستید. این کلام براى انسان درس بزرگى است که در همه مراحل زندگى اگر مرارت و دشوارى کارى برایش جلوه کرد، باید فوراً منافع و استفاده‏هاى آن را در نظر بگیرد.

(از احادیث منتخب رهبر معظم انقلاب «دام ظله» در شروع درس خارج)

 




تاریخ : پنج شنبه 89/2/2 | 9:9 صبح | نویسنده : سید علی سیادتی | نظر


  • آقا موسا
  • وبلاگ من
  • اس ام اس دون
  • قالب وبلاگ
  • فال انبیاء
    فال انبیاء