خانواده و تربیت / نکته ها
با ورود بچه ها به محیط مدرسه، دوگانگی و کشمکشی میان محیط خانوادگی و محیط جدید ایجاد می شود. اما این تعارض از کجا ریشه می گیرد؟
مدرسه رفتن به منظور آموختن مهارت های جدید تفکر و اندیشه شامل خواندن و نوشتن و حساب کردن و ... بر شناخت بچه ها از دنیای پیرامون شان تأثیر گذاشته و دامنه آن به رشد جسمانی آنها کشیده می شود. اثر مدرسه رفتن بر رشد جسمانی در آموزش های حرکتی، زنگ های ورزش و تفریح و رسیدگی به مسائل بهداشتی خود را نشان می دهد. در محیط مدرسه و محیط آموزشی، بچه ها خود را میان هم سن و سالان دیده و دست به ترسیم تصویر از خود براساس نگرش های گروه همسالان می زنند. این تصویر جدید می تواند در تعارض با تصویر قبلی در محیط خانوادگی قرار گیرد. بنابراین مدارس تکالیف جدیدی را بر دوش بچه ها با ماهیتی رابطه جو گذاشته می توان گفت ورود بچه ها به مدارس به خاطر همین تکالیف جدید بحران زا است. زمانی که مدرسه تکالیفی فراتر از توان دانش آموز از وی می خواهد نطفه فرار از مدرسه بسته می شود. بچه مدرسه گریز را بچه ای توصیف می کنند که دارای هوش پایین تری بوده و هوشش برای سازگاری با درخواست های محیط آموزشی کافی نیست. رشد اخلاقی بچه ها در دوره مدرسه دارای جایگاه ویژه ای است. بچه ها از یک سو با ارزش های اخلاقی محیط آموزشی که توسط مدرسه و معلم ها تدریس می شود و از سوی دیگر با ارزش های اخلاقی گروه همسالان دست به گریبان است. بچه ها از 7 ـ 6 سالگی تا آغاز نوجوانی روابط عمده اجتماعی خود را در محیط آموزشی و گروه همسالان سپری می کنند.
عوامل مؤثر بر بیزاری بچه ها از مدرسه رفتن<\/h3>
1ـ پدر یا مادر ناآگاهانه نشانه های وابستگی در بچه شان را تقویت می کنند به گونه ای که جدایی از والدین برای بچه سخت شده و از مدرسه پا به فرار می گذارد.
2ـ کشمکش های درون روانی یا مدرسه هراسی می توانند از عوامل تسریع کننده یا زمینه ساز مدرسه گریزی باشند.
3ـ کشمکش های خانوادگی: روش های فرزندپروری اصولاً سه گونه اند: سهل انگاری، مستبدانه و آزادمنشانه که هم دیکتاتوری والدین و هم سهل انگاری آنان را می توان زمینه ساز فرار بچه ها از مدرسه دانست. زیرا در هر دو حالت فشار روانی روی بچه ها زیاد است. بچه ها نیاز به حمایت، امنیت و تأیید از سوی والدین دارند و آزادی بدون مرز، آنان را مضطرب و پریشان کرده و احساس تنهایی و بی پناهی خواهند کرد. بچه ها قادر نیستند به تنهایی مسیرشان را طی کنند چنانکه روش مستبدانه هم خلاقیت و اعتماد به نفس بچه ها را تخریب می کند. بنابراین هر دو شکل تربیت مستبدانه و آزادی بی حد و حصر و خارج از ضابطه، بیانگر جهل و بی دانشی والدین بوده و ناتوانی آنها را نشان می دهد.
4ـ می توان گفت مهم ترین عامل در فرار و بیزاری از مدرسه، عدم درک نیازهای اساسی بچه ها در خانه و مدرسه می باشد. مدرسه ناکام کننده و خانواده سرکوب کننده از آن جمله اند. روابط دیکتاتوری یا سهل انگاری در مدرسه و خانه منجر به آسیب هایی در سطح جامعه می شود. آسیب هایی چون دختران فراری، پسران بزهکار و ... از طرف دیگر محیط های چهارگانه یادگیری (مدرسه، خانواده، اجتماع و رسانه های جمعی) می توانند دو نوع رابطه با یکدیگر داشته باشند. 1ـ تعارض، 2ـ هماهنگی و همکاری.
چنانچه میان آموزش های محیط های چهارگانه رابطه ای مطلوب و منطقی وجود نداشته باشد شاهد نوعی سردرگمی، بی برنامگی و هرج و مرج در آموزش خواهیم بود. در این میان می توان دو محیط مدرسه و خانواده را آسیب پذیر دانست زیرا دو محیط دیگر یعنی اجتماع (همانند گروه دوستان و همسالان) و رسانه های جمعی آسان تر می توانند دانش آموز را تحت تأثیر قرار داده و آموزش هایی که در مدرسه و خانواده به آنها ارائه شده است را تضعیف نمایند
.: Weblog Themes By Pichak :.